- سنگ در موزه افتادن (نَ / نِ بَ خُ کَ دَ)
کنایه از اقامت کردن. (برهان) (فرهنگ رشیدی). کنایه از حرکت بازماندن. (آنندراج). ترک نمودن سفر. (برهان). ترک سفر کردن. (از فرهنگ رشیدی) (آنندراج). رجوع به سنگ شود، اضطراب. بی قراری. (فرهنگ رشیدی). بی آرام. بی قراری. (غیاث). مزاحمت. بی قراری. (برهان) :
کله آنگه نهی که درفتدت
سنگ در موزه کیک در شلوار.
سنایی
کله آنگه نهی که درفتدت
سنگ در موزه کیک در شلوار.
سنایی
